درسهای کارآفرینی ادیتی چوریزا
اديتي چوريزا بنيانگذار شرکت مهندس ببو (EngineerBabu) در حالي کارش را در ايندور هند آغاز کرد که اين شهر فاقد هرگونه اکوسسيستمي براي اين منظور بود. اين کارآفرين حالا آبديده در توصيف روزهاي نخست تولد استارتآپش ميگويد: «جنگ سختي بود، اما ارزشش را داشت؛ موقعيتي پرمخاطره که عليرغم تمامي مشکلات ما را هر لحظه قوي و قويتر ساخت.» او از زماني که بالهايش را گشود، مسيري طولاني را پرواز کرده است و تجربياتش نهتنها درسهايي براي مقابله با مشکلات، تغييرات و شکستها دارد، بلکه چگونگي نشاندن اين شکستها در جايگاهشان در زندگي و کنار آمدن با آنها را نيز ميآموزد. حال با گذشت سه سال از آن روزها و به ثمر نشستن تلاشهايش اديتي از رويکردش به استارت آپها، چالشها و زندگي اش ميگويد.
استارت آپ آسان نيست
به عنوان يک کارآفرين خودساخته بدون هيچ راهنما و الگويي براي کارآفريني، مشکلات و چالشها بهترين آموزگاران اديتي بودند. از نظر او کارآفريني همه اش يادگيري در کار است و اين شامل چيزهاي ناخوشايند نيز ميشود: «پيروي از خط مشيهاي اجباري دولتي، اطمينان از پرداخت مالياتها و پرداخت بيپايان جريمه ها.» او معتقد است به عنوان رهبر يک مجموعه، درک کارآفرين از مفهوم «استارت آپ» بايد از تمام زرق و برقهايي که در آن پيچيده شده است، گذر کند و به تعريف درستش برسد. «استارت آپ تنها درباره ايدهها نيست و بسيار بيش از آن است: تيمتان، پرداخت بهموقع دستمزدها بدون در نظر گرفتن تمام مشکلاتي که با آن مواجهيد، مسئوليت و پاسخگويي در مقابل تعداد زيادي از افراد، سازگاري و پذيرش توافقات و حتي اجبارها و مسائل بسيار ديگر. بالاتر از همه، شما يک رهبر هستيد. بنابراين بايد آخرين نفري باشيد که غذا ميخورد!»
سرگذشت مهندس ببو
اديتي به همراه مايانک پراتاب کارشان را در بخش آيتي شروع کردند و براي يک سال به ارائه خدمات در اين زمينه پرداختند. پس از آن موتورببو (MotorBabu) را راه اندازي کردند. اپليکيشني که به کاربران کمک ميکرد تا بهترين مرکز ارائه خدمات مربوط به خودرو و موتورسيکلت را در نزديکيشان بيابند، اما يک سال بعد اين پروژه شکست خورد و مجبور شدند تعطيلش کنند، زيرا نه تنها فاقد تخصص لازم در اين زمينه بودند، بلکه اين ماجراجويي آنها را دچار يک بحران مالي کرده بود.
پس از پشت سر گذاشتن اين بحران، اديتي و تيمش تصميم گرفتند بر روي مهندس ببو به عنوان بازاري براي عرضه خدمات آيتي تمرکز کنند. اين ايده برخلاف موتورببو موفق بود و در حال حاضر مشتريان و کاربران اين شرکت را به عنوان يکي از بهترين ارائه کنندگان خدمات آيتي به خوبي ميشناسند. «در حال حاضر ما تيم متبحري داريم، بر روي آخرين تکنولوژيها کار ميکنيم و خدماتي بسيار بهتر ارائه ميکنيم. تيم سه نفره ما در عرض سه سال، چهلنفره شد و با گذشت هر سال، نحوه اجرا و تحويل کارهايمان بهينه شد.»
چشم و گوش بازکنها!
در حالي که شرايط ممکن است با توجه به موقعيتهاي مختلف متفاوت باشد، اما داستانهاي شروع و اوجگيري کارآفريناني چون اديتي ميتواند براي بسياري در نقاط مختلف جهان آشنا و آموزنده باشد.
سماجت ثمر ميدهد
«هيچ چيز تا ابد نمي ماند، هم روزهاي خوب ميگذرند و هم روزهاي بد. هميشه چشمهايتان را باز نگه داريد و هوشيار باشيد. چيزي که در اين لحظه خوب و مناسب به نظر ميرسد، ممکن است لحظهاي ديگر اينگونه نباشد. بنابراين بايد براي هر موقعيتي آماده باشيد.» بر کارتان تمرکز کنيد و مصر باشيد و به هدف و تصوري که با آن آغاز کرديد، پايبند بمانيد.
سرمايه گذار شريک باخت شما نيست!
«تعطيلي موتورببو بسيار سخت بود، چرا که زمان، پول و تلاش زيادي صرف آن شد. ما براي جذب سرمايه به هر دري زديم، اما تنها جواب منفي شنيديم. از آن روز تصميم گرفتيم هرگز بر روي ايده هاي وابسته به سرمايه گذاري کار نکنيم. زماني که کاري را شروع ميکنيد، خودتان درآمد داشته باشيد و از آن خرج کنيد. پول سرمايه گذاران در واقع تنها براي سود بردنشان به ما داده ميشود و نه ضرر يا پر کردن جيبهاي ما!»
تصميمات سخت بايد گرفته شوند
برخي تصميمات باعث رنجش و آزار تيم، سرمايه گذاران، کاربران و سهامداران ميشوند، اما اين تصميمات سخت بايد گرفته شوند. «ما بايد انجامش دهيم و يک نفر نميتواند متوقفمان کند. يک کارآفرين يا هر کس ديگري بايد گاهي با اين مواجه شود.»
تيمتان را باور داشته باشيد
«ما آموختيم که آزادي دادن به افراد بهترين کاري است که يک رئيس ميتواند انجام دهد. در ابتدا اين کار کمي مخاطره آميز به نظر مي آيد و بيشتر کارآفرينان همتايمان ما را از آن منع ميکنند. اما تيممان ثابت کرد که آنها اشتباه ميکنند و ما امروز به اين اعضا افتخار ميکنيم. تيمتان را باور داشته باشيد و بدانيد که تغييرات ميتوانند هر استارت آپي را موفق کنند.»
چشم اندازي نو
هنگامي که اديتي و همکارانش مهندس ببو را در سال 2014 راه اندازي کردند، شور و هيجان تازهاي براي راه اندازي کسب و کار در اهالي ايندور ايجاد شد. از اين رو اديتي به همراه مايانک و يک دوست ديگر، اجتماع استارتآپ ايندور را ايجاد کردند. او به ياد مي آورد که چگونه با استفاده از يک ابتکار عمل، فضاي استارت آپ را در شهر به وجود آوردند و پرورش دادند: «ما برنامههاي ديداري را تنها با فکر کمک به رشد و يادگيري يکديگر راه اندازي کرديم. در ابتدا تنها 14 عضو در اين برنامه ها حضور داشتند و اکنون به بيش از سه هزار نفر رسيده اند. اين روزها برنامههاي زيادي اجرا ميشوند و استارتهاي شهر طي سه سال گذشته به سرعت در حال رشدند.»
کمک به ايجاد يک اکوسيستم استارتآپ در يک شهر آن هم از نقطه صفر به اديتي کمک کرد تا چشمانداز خود را نسبت به زندگي و مشکلات آن تغيير دهد. او آموخته است که مشکلات را به عنوان «چالشها» مطرح کند، شبکههاي ارزشمندي را در طول مسيرش توسعه دهد و براي کمک به رشد استارتآپش به جاي صرف هزينه در بازاريابي معمول، بر روي رسانههاي اجتماعي تمرکز و سرمايه گذاري کند. او معتقد است راهاندازي يک استارتآپ بسيار فراتر از داشتن يک ايده صرف است و در واقع داشتن هدف و تصوري واقعگرايانه است. «در ابتداي امر استارتآپ نگهداري، پايداري و ممارست و اثربخشي است و پول و شهرت در نهايت به دنبال آن خواهد آمد.»
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان